محل تبلیغات شما

اعوذبالله من الشیطان الرجیم 

بسم الله الرحمن الرحیم 

سلام علیکم 

امدادهاى غيبى،نقش بزرگى در دست يافتن به باورهاى علمى،شناخت حقيقت و پالايش عقيده دارند.انسان،هر قدر هم كه ورزيده و ماهر و آگاه باشد،به دليل محدود بودن معلوماتش،نمى‌تواند به تمام ابعاد مسائل مورد بررسى خود احاطه يابد و از كلّيۀ زواياى آنها آگاه شود.از اين رو،اگر بخواهد واقع را به ويژه در مسائل پيچيدۀ علمى بيابد،به امدادهاى غيبى،و به تعبير ديگر، به گونه‌اى از الهام و اشراق،نياز دارد.بدين جهت،الكسيس كارل،معتقد است كه اكتشافات علمى،تنها نتيجۀ انديشۀ انسان نيست.وى در اين زمينه مى‌گويد:

به يقين،اكتشافات علمى،تنها محصول و اثر فكر آدمى نيست و نوابغ،علاوه بر نيروى مطالعه و درك قضايا،از خصايص ديگرى چون:اِشراق و تصوّر خلّاقه،برخوردارند.آنان با اشراق،چيزهايى را كه بر ديگران پوشيده است، مى‌يابند و روابط‍‌ مجهول بين قضايايى را كه ظاهراً با هم ارتباطى ندارند، مى‌بينند و وجود گنجينه‌هاى مجهول را به فراست در مى‌يابند.تمام مردان بزرگ،از موهبتاشراق»برخوردارند و بدون دليل و تحليل،آنچه را دانستنش اهمّيت دارد،مى‌داننديك دانشمند بزرگ،خود به خود،به سوى راهى كه منجر به كشف تازه‌اى خواهد شد،كشانده مى‌شود.اين،همان كيفيتى است كه پيش از اين،الهام»ناميده مى‌شد.

دانشمندان را مى‌توان به دو دسته تقسيم كرد:يكى منطقى و ديگرى اشراقى.

علوم،ترقّىِ‌ خود را مرهون اين دو دسته متفكّرند.در علوم رياضى نيز كه اساس و پايه‌اى كاملاً منطقى دارد،اِشراق،سهم دارددر زندگى عادى نيز مانند قضاياى علمى،اشراق،يك عامل شناسايى قوى و در عين حال خطرناك است و تميز آن از توهّم،گاه دشوار است.و فقط‍‌ مردان بزرگ و پاكان ساده‌دل مى‌توانند با آن به كمال و اوج زندگى معنوى برسند.اين موهبت،حقّاً شگفت‌انگيز است،تا جايى كه درك واقعيت،بدون دليل وتعقّل،براى ما غير قابل تفسير مى‌نمايد.» 

 

همين نظريّه را دانشمند رياضيدان فرانسوى،ژاك هاداما،تأييد مى‌كند،آن جا كه مى‌گويد:

وقتى ما به شرايط‍‌ اكتشافات و اختراعات مى‌انديشيم،محال است بتوانيم اثر ادراكات ناگهانى درونى را ناديده بگيريم.هر دانشمند پژوهشگرى،كم و بيش،اين احساس را كرده است كه زندگى و مطالب علمى او،از يك رشته فعاليت‌هاى متناوب تشكيل شده است كه در پاره‌اى از آنها،اراده و شعور وى مؤثّر بوده و بقيّه،حاصل يك سلسله الهامات درونى بوده‌اند.»

بنابراين،مى‌توان گفت ، هر چه امدادهاى غيبى و الهامات درونى يك انديشمند افزون‌تر شوند،آرا و عقايدش درست‌ترند و مى‌تواند حقايق علمى بيشترى را كشف كند،و اگر اين امدادها به كمال برسند،آرا و عقايد انسان از خطا مصونيت مى‌يابد.

امّا ريشۀ اين اشراق‌ها و الهامات درونى چيست‌؟مادّه گرايان از پاسخ دادن بدان ناتوان‌اند؛ولى خداپرستان مى‌دانند كه ريشۀ آن،خداوند است.خداوند متعال است كه بر بنده‌اش منّت مى‌گذارد و اين موهبت را به هر كه بخواهد،به اندازۀ شايستگى‌اش و به مقتضاى حكمت الهى،عنايت مى‌فرمايد،و دعا يكى از وسايل دستيابى به اين شايستگى است.از اين رو،امام سجّاد عليه السلام خداوند را مى‌خواند و به ما مى‌آموزد كه خداوند را اين گونه بخوانيم تا ما را بر آراى استوار، مدد برساند:

و أَعوذُ بِكَ‌ مِن دُعاءٍ محَجوبٍ‌،و رَجاءٍ مَكذوبٍ‌،و حَياءٍ مَسلوبٍ‌،وَ احتِجاجٍ‌ مَغلوبٍ‌،و رَأيٍ‌ غَيرِ مُصيبٍ‌. 

[خدايا !] به تو پناه مى‌برم،از:دعاى به مانع خورده،اميد دروغين،بى‌حيايى، استدلالى كه شكست خورده،و رأى نااستوار.»

منبع حدیث: کتاب شریف بحار الأنوار، تالیف آقای محمد باقر مجلسی (ره) ،جلد ۹۴، صفحه ۱۵۶ حدیث ۲۲ به نقل از كتاب أنيس العابدين.

به علاوه،مى‌بايد توجّه كنيم كهدعا»،يكى از ريشه‌هاى الهام و اشراق است و انسان را به سوى ريشه‌هاى ديگر نيز مى‌كشاند.

منبع: کتاب شریف مبانی شناخت،تالیف آقای محمد ری شهری،انتشارات موسسه فرهنگی دارالحدیث

___________________

سوره مبارکه عنكبوت آیه شریفه ۶۹:

وَ الَّذِينَ‌ جٰاهَدُوا فِينٰا لَنَهْدِيَنَّهُمْ‌ سُبُلَنٰا وَ إِنَّ‌ اللّٰهَ‌ لَمَعَ‌ الْمُحْسِنِينَ‌ » 

و كسانى كه در [راه] ما كوشيده‌اند به يقين راههاى خود را بر آنان مى‌نماييم و در حقيقت خدا با نيكوكاران است.»

جهاد به معناى استفراغ وسع و به كارگيرى تمامى توان است و عبارت فينا» بر خلوص دلالت دارد. بنابراين خداوند به دو شرط‍‌ راه خود را به انسان نشان مى‌دهد، نخست به‌كارگيرى از تمام توان و دوم اخلاص. در واقع كسانى كه اين دو شرط‍‌ را در زندگى معنوى خود ايجاد مى‌كنند و با تمامى توان براى خدا به ميدان مى‌آيند، به وعدۀ خداوند، به طور قطع  راههاى الهى به آنها نشان داده مى‌شود. در اين آيه از راه خدا به سُبُل تعبير شده است و با توجه به اينكه سُبُل به معناى راهها است، درمى‌يابيم كه براى رسيدن به خدا راههايى وجود دارد.

پيامبران الهى در احتجاج با مخالفان خود اين نكته را مطرح مى‌كردند، كه چرا در مسير زندگى بر خدا تكيه نمى‌كنيد، در حالى كه خداوند متعال، راههاى رسيدن به مقصد را به ما نشان داده و تبيين كرده است. از اين رو در سورۀ مبارکه ابراهيم ،آیه شریفه ۱۲ مى‌فرمايد:

وَ مٰا لَنٰا أَلاّٰ نَتَوَكَّلَ‌ عَلَى اللّٰهِ‌ وَ قَدْ هَدٰانٰا سُبُلَنٰا » 

و چرا بر خدا توكل نكنيم و حال آنكه ما را به راههايمان رهبرى كرده است.»

بنابراين پيامبران راههايى به سوى مقصد دارند، كه خداوند آنها را به سوى آن راهها هدايت كرده است.

در قرآن كريم واژۀ سُبُل» علاوه بر پيامبران، در سورۀ نحل براى زنبور عسل نيز به كار رفته است: 

سوره مبارکه نحل، آیه شریفه ۶۹:

وَ أَوْحىٰ‌ رَبُّكَ‌ إِلَى النَّحْلِ‌ أَنِ‌ اتَّخِذِي مِنَ‌ الْجِبٰالِ‌ بُيُوتاً وَ مِنَ‌ الشَّجَرِ وَ مِمّٰا يَعْرِشُونَ‌ ثُمَّ‌ كُلِي مِنْ‌ كُلِّ‌ الثَّمَرٰاتِ‌ فَاسْلُكِي سُبُلَ‌ رَبِّكِ‌ ذُلُلاً » 

و پروردگار تو به زنبور عسل وحى [ الهام غريزى] كرد كه از پاره‌اى كوهها و از برخى درختان و از آنچه داربست [و چفته‌سازى] مى‌كنند خانه‌هايى براى خود درست كن سپس از همۀ ميوه‌ها بخور و راههاى پروردگارت را فرمانبردارانه بپوى.»

از اين رو مطابق اين آيه معلوم مى‌شود كه زنبور عسل هم به سوى پروردگار خود راههايى دارد.

در آيۀ  شریفه هجدهم سورۀ مباركۀ مائده به واژۀ صراط‍‌ و همچنين سُبُل اشاره شده است: 

يَهْدِي بِهِ‌ اللّٰهُ‌ مَنِ‌ اتَّبَعَ‌ رِضْوٰانَهُ‌ سُبُلَ‌ السَّلاٰمِ‌ وَ يُخْرِجُهُمْ‌ مِنَ‌ الظُّلُمٰاتِ‌ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ‌ وَ يَهْدِيهِمْ‌ إِلىٰ‌ صِرٰاطٍ‍‌ مُسْتَقِيمٍ‌ » 

خدا هركه را از خشنودى او پيروى كند، به وسيلۀ آن [كتاب] به راههاى سلامت رهنمون مى‌شود، و به توفيق خويش آنان را از تاريكيها به سوى روشنايى بيرون مى‌برد و به راهى راست هدايتشان مى‌كند.»

صدق الله العلی العظیم 

در اينجا واژۀ سبيل، جمع بسته شده و صراط‍‌ به صورت مفرد آمده است. از اين آيه چنين استنباط‍‌ مى‌شود كه راههاى مختلف بايد به صراط‍‌ مستقيم منتهى شوند. خداوند به وسيلۀ قرآن و به وسيلۀ پيامبر (صلّى الله عليه و آله) كسانى را كه از رضوان و خشنودى خداوند پيروى كنند به راههاى سلام، هدايت مى‌كند. سلام يا سلامتى نامى از نامهاى خداوند است و يا چون يكى از نامهاى بهشت، دار السلام است، مى‌توان از آن به بهشت تعبير كرد، همچنين مى‌توان از آن، سلامتى مادى و معنوى را برداشت كرد. بنابراين خداوند انسان را به راههاى خدا، راههاى بهشت يا راههاى سلامتى مادى و معنوى هدايت مى‌كند و به اين وسيله رهروان را از تاريكيها مى‌رهاند و به عالمى نورانى وارد مى‌كند و در نتيجه، آنها را به صراط‍‌ مستقيم هدايت مى‌كند. به اين ترتيب، اين آيه نشان مى‌دهد، راههاى فرعى و سبيلهاى مختلف، بايد به صراط‍‌ مستقيم منتهى شوند.

منبع: کتاب شریف اخلاق، تالیف آقای محمد ری شهری،انتشارات مرکز الکترونیکی دانشگاه قرآن و حدیث

___________________

وضعیت علم و علما در زمان غیبت

به خطبه ای که امیرمؤمنان علیه السلام درباره وضعیت علم و علما در زمان غیبت امام علیه السلام فرموده اند، گوش جان می سپاریم:
 

اللّهمَّ و إنّی لَأعلَمُ أنَّ العلمَ لایأرزُ کُلُّه و لایَنقَطِعُ مَوادُّهُ و أنَّک لاتُخلی أرضَکَ مِن حُجَّهٍ لک علی خَلقک ظاهرٍ لیس بِالمُطاعِ أو خائفٍ مَغمورٍ کَیلاتَبطُلَ حُجَّتُکَ ولایَضِلَّ أولیاؤُکَ بَعدَ إذ هَدَیتَهُم. بل أینَ هم و کَم؟ أُولئک الأقلُّونَ عَدداً و الأعظمونَ عِندَ اللهِ جلَّ ذِکرُهُ قَدراً، المُتَّبِعونَ لِقادَهِ الدّین الائمّه الهادینَ الَّذینَ یَتَأدَّبونَ بآدابِهِم و یَنهَجونَ نَهجَهُم فَعِندَ ذلک یَهجُمُ بِهِمُ العلمُ علی حقیقهِ الایمانِ فَتَستَجیبُ أرواحُهُم لِقادَهِ العلمِ و یَستَلینونَ مِن حَدیثِهِم ما استَوعَرَ عَلی غیرهم و یأنسونَ بما استَوحَشَ مِنهُ المُکذِّبونَ و أباهُ المُسرِفونَ.

أُولئک أتباعُ العلماءِ. صَحِبوا أهلَ الدُّنیا بِطاعهِ اللهِ تبارک وتعالی و أولیائِهِ و دانوا بالتَّقیَّهِ عَن دینهم و الخوفِ مِن عَدُوِّهم. فأرواحُهُم مُعَلَّقَهٌ بالمَحلِّ الأعلی. فَعلماؤُهُم و أتباعُهُم خُرسٌ صُمتٌ فی دَوله الباطلِ، مُنتَظِرونَ لِدَوله الحقِّ. و سَیُحِقُّ اللهُ الحقَّ بِکلماتِهِ و یَمحَقُ الباطِلَ.

هاها طوبی لَهُم علی صَبرِهِم علی دینِهم فی حالِ هُدنَتِهِم. و یا شوقاه إلی رؤیَتِهم فی حالِ ظُهورِ دَولَتِهِم. و سَیَجمَعُنَا اللهُ و إیّاهُم فی جَنّاتٍ عدنٍ و مَن صَلَحَ مِن آبائِهِم و أزواجِهِم و ذُرّیّاتِهِم.

خدایا من می دانم که همه علم مخفی و پنهان نمی ماند و منابع آن نمی خشکد و تو زمینت را از حجّتت بر خلقت خالی نمی گذاری که او یا ظاهر و آشکار ست امّا مطاع (مردم) نیست و یا ترسان و ناشناخته است. خالی نگذاشتن زمین از حجّت از آنروست که حجّت تو از بین نرود و دوستانت پس از آنکه هدایتشان نمودی، گمراه نگردند. امّا اینها کجا هستند و تعدادشان چه قدر است؟ تعداد اینها بسیار بسیار کم ولی قدر و منزلت ایشان نزد خداوند -جلّ ذکره- بسیار بسیار بزرگ است. اینها پیروان پیشوایان دین و ائمه هدی علیهم السلام هستند، متأدّب به آداب ایشان بوده و مسیر اهل بیت را می روند. اینجاست که (مورد لطف خدا قرار گرفته و) علم به آنها هجوم می آورد؛ علمی که مبتنی بر حقیقت ایمان است. در نتیجه هجوم علم ارواح ایشان، ندای پیشوایان دانش را لبیک می گوید و احادیث ائمه علیهم السلام که برای غیر ایشان سخت و دشوار می نماید، برای اینها نرم و پذیرفتنی می گردد و به آنچه تکذیب کنندگان (ائمه یا احادیث ائمه علیهم السلام) از آن وحشت دارند و اهل اسراف از آن سرباز می زنند، انس پیدا می کنند.

اینها پیروان علما هستند، با اهل دنیا در اطاعت از دنیا و اولیای او همنشین هستند امّا در دین و اعتقاداتشان به خاطر ترس از دشمن تقیه می کنند. پس ارواح اینها به محل اعلی آویخته است. (یعنی ابدان ایشان داخل مردم هست ولی ارواحشان در میان مردم نیست.) علمای اینها و پیروانشان در زمان دولت باطل خفه و ساکت هستند و در انتظار دولت حق به سر می برند. و خداوند با کلماتش حق را به ثبوت و ظهور می رساند و باطل را از بین می برد. خوشا به حال ایشان به خاطر صبرو تحمل دینداری در زمان آرامش خود (قبل از ظهور امام زمان علیه السلام). و چه قدر مشتاق هستم که اینها را در حالی که دولتشان ظهور کرده است، دیدار کنم. و خداوند ما و ایشان را در بهشت های برین به همراه پدران و همسران و فرزندان نیکوکارشان جمع خواهد کرد.»

منبع حدیث:کتاب شریف اصول کافی، کتاب الحجّه، باب نادرٌ فی حال الغیبه، حدیث ۳

امیرالمؤمنین علیه السلام در خطبه خود تصریح کرده اند به اینکه زمین از حجّت خدا خالی نمی ماند. قبل از ظهور دولت امام عصر علیه السلام حجّت های خدا از دو حال خارج نیستند؛ یا در میان مردم به صورت آشکار و شناخته شده زندگی می کنند که در این حال مطاع نیستند یعنی نوع مردم خود را موظف به اطاعت از ایشان نمی دانند. و یا اینکه به صورت ناشناخته و با ترس در میان مردم زندگی می کنند که این مربوط به دوره غیبت ایشان است. امّا در هر دو حال - چه حضور آشکار و چه غیبت - اینها وسیله هدایت و نجات مردم هستند. هدایتگری ایشان منحصر به زمان ظهور و آشکار بودنشان نیست بلکه در زمان غیبت هم از دوستان و پیروان خود دستگیری کرده و آنها را با لطف و عنایت خاص خود به درجه بالای معرفت و هدایت الهی می رسانند. اینها هرچند که از لحاظ شماره بسیار ناچیز هستند ولی منزلت و ارزش آنها نزد خدا بسیار بزرگ است. اینها در همه شؤون زندگی به دستورات امامان خود عمل می کنند و خصوصاً در مسائل دینی و امور فکری خود را مقیّد به کتاب و سنّت و احادیث اهل بیت علیهم السلام می دانند. و همین مشی ایشان سبب می شود که تا مورد لطف و عنایت خاص الهی قرار گرفته و حقیقت علم به ایشان هجوم می آورد، وجدانشان بیدار می شود و قلب آنها پر از نور معرفت می گردد. این امر لبیک گفتن به ندای منادیان علم واقعی را برای آنها آسان می کند و ایشان را به جایی می رساند که پذیرفتن احادیثی که برای دیگران دشوار است، برای آنها سهل و آسان می گردد و احساس بیگانگی و غربت با معارف اهل بیت علیهم السلام نمی کنند.

در اثر این کمالات روحی و معنوی به درجه ای رسیده اند که در عین مصاحبت با اهل دنیا فقط در محدوده اطاعت از خداوند با آنها وجه مشترک دارند ولی در اعتقادات و دین خود از آنها پرهیز می کنند و به روش تقیه عمل می کنند. پس ابدان ایشان در میان مردم هست ولی ارواحشان بالاتر از دنیاست و به همین دلیل در زمان حکومت و دولت باطل به سنت صبر و سکوت عمل می کنند و در انتظار دولت حق روزگار می گذرانند.

 

نقش توسّل به امام عصر علیه السلام در دستگیری علمی ایشان

این نعمت های بزرگ به اختیار اینها به دست نیامده و صنع خودشان نیست بلکه فقط و فقط به برکت پیروی خالصانه از پیشوایانشان که سبب جلب لطف و عنایت ایشان شده به دست آورده اند و غیبت امام علیه السلام تأثیری در این امر ندارد. دستگیری و لطف امام علیه السلام به همان اندازه که در زمان حضور و ظهور ایشان به دوستان و ارادتمندانشان می رسد، در زمان غیبت هم وجود دارد و کسانی که هیچ گاه امام زمان خود را ندیده و یا دیده اند امّا نشناخته اند، چه بسا از آنها که در زمان حضور ائمه علیهم السلام زندگی می کردند، از الطاف ایشان بیشتر بهره مند شوند.

امام علیه السلام از طرف خدا معلّم و مربّی انسان ها و وسیله دستگیری و هدایت آنهاست. هرکس به کمالی از کمالات معنوی و روحی نایل می شود یا در مسیر علم و معرفت به جایی می رسد، چه بداند و چه نداند، مدیون الطاف خاصّ امام علیه السلام است که چه بسا خود اصلاً متوجه این امر نباشد و در واقع ولیّ نعمت خود را نشناسد، امّا نشناختن او حقیقت مطلب را تغییر نمی دهد.

با این ترتیب مهم ترین چیزی که در راه تکامل علمی و معنوی باید فراراه انسان باشد، همانا اعتقاد راستین به مقام امام علیه السلام و کمالات ایشان و تلاش در مسیر استفاده بیشتر و کامل تر از برکات وجودی آن حضرت است که می تواند در زمان غیبت ایشان به اندازه زمان ظهور و حتی بیشتر از آن وجود داشته باشد. توسل به ایشان در طلب علم و استمداد از آن وجود مقدس، در فهم صحیح کتاب و سنت نقش بسیار مهم و اساسی در وجدان معارف اهل بیت علیهم السلام و آشنایی عمیق با مذهب ایشان دارد. این توسل باید با قلب و زبان و از روی اعتقاد به وساطت حضرت در رسیدن فیض خدا به انسان ها باشد.

در این راه هر چیزی که پیوند انسان را از لحاظ عملی و اعتقادی با امام زمانش محکم سازد، می تواند مؤثر و کارساز باشد. فراموش نکردن ایشان به عنوان ولیّ نعمت حقیقی، محبّت ورزیدن به ساحت مقدسش از همه راه های ممکن، در فراق او سوختن و انتظار ظهورش را داشتن، فرج ایشان را از خدا خواستن و زیاد دعا کردن در این امر، تلاش در راه اعتلای نام و مقام ایشان در جامعه، متذکر کردن دل ها به آن وجود مقدس، آشنا شدن و آشنا کردن بیشتر مردم به جایگاه خاصّ حضرت در پیشگاه خدا از طریق نشر و بیان فضایل و کمالات ایشان و به طور کلّی هر تلاشی که در جهت معرفی بیشتر ایشان به صورت خصوصی یا عمومی صورت گیرد، همه اینها برای نیل به رضای پروردگار و بالا رفتن از نردبان تکامل علمی و معنوی لازم و ضروری است.

آشنایی با اصطلاحات علمی و آموختن دروس خاصّ دینی بدون ارتباط محکم قلبی با امام عصر علیه اللام انسان را به نور معرفت و هدایت الهی نمی رساند. ممکن است انسان چیزهایی را بلد شود و بتواند به دیگران هم یاد بدهد، ولی آنچه مهم است متحول شدن و منقلب گشتن روح و قلب انسان به حالتی است که قبل از کسب دانش از آن محروم بوده و در حقیقت خارج شدن از تاریکی جهل و گمراهی به نور هدایت و معرفت می باشد که این امر با صرف یاد گرفتن اصطلاحات و علوم رسمی به دست نمی آید. چیزی ماورای اینهاست که فقط با لطف و عنایت خاصّ امام زمان علیه السلام که باب هدایت الهی است به دست می آید. البته طلب علم با آداب و شرایطش لازم و ضروری است، امّا آنچه باید از این طریق نصیب انسان شود، چیزی فوق اینهاست که صنع خدای متعال می باشد و احتیاج به عنایت خاص امام علیه السلام دارد.

 

منبع: کتاب شریف گوهر قدسی معرفت،تالیف آقای محمد بنی هاشمی ، انتشارات منیر

 

 

والعاقبه للمتقین 

التماس دعا 

یا مهدی

مصیبت نفوذ گسترده علمای فاسد در مراکز تحقیقاتی و پژوهشگاه های دینی

طریق ارزیابی ادعای ایمان فرد مورد نظر انسان در روایات نورانی اهل بیت علیهم السلام

اهمیت زیبایی چهره و اندام همسر در ازدواج از منظر شرع مقدس اسلام

كه ,ایشان ,السلام ,زمان ,امام ,خدا ,علیه السلام ,را به ,و به ,در زمان ,می کنند ,ائمه علیهم السلام ,صراط‍‌ مستقيم منتهى

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها